25 روز از لمس بودنت
فندق مامان دیروز جمعه 26 اردیبهشت که شما 24 روزه شده بودی قرار بود به خاطر اینکه شما رو ختنه کردیم بابا بزرگ(بابای بابایی) برای شما یه جشن کوچیک دور همی بگیرن خونشون ما هم صبح جمعه رفتیم اونجا و خیلی خوش گذشت عمه ها و عمو حسابی از دیدن شما ذوق کردن و سر اینکه بغل کی باشی دعوا بود هوا هم حسابی گرم بود و نگران این بودم که یه وقت اذیت نشی . عمو رضا و بابایی منقل به پا کردن جوجه ها رو پختن و نهار مفصلی خوردیم و بعد نهار هم یه کم استراحت کردیم و عصر عمه مرضیه زحمت کشیده بودن برای شما کیک درست کرده بودن -کیک رو آوردن و همه بهت هدیه هاشونو نقدی دادن - تو کل اون همه سر و صدا شما خواب بودی هر کار کردیم ب...
نویسنده :
fafa
20:42